وفا ملکزاده از پایان بازی بیژن بنفشهخواه و آرام جعفری در مجموعه «قهوه تلخ» خبر داد و گفت: «توزیع این سریال به احترام رسیدن ماه محرم متوقف شده است.»
وفا ملکزاده در این باره گفت: «به احترام رسیدن ماه محرم توزیع سری جدید
مجموعه «قهوه تلخ» به کارگردانی مهران مدیری متوقف شد و سری یازدهم این
مجموعه که قسمتهای 30، 31 و 32 سریال را تشکیل میدهد، پس از دهه اول محرم
توزیع میشود.»
وی درباره بازیگران این مجموعه گفت: «به شایعات نباید توجهی کرد، بازی بیژن
بنفشهخواه در نقش «بیخودیالمک » و آرام جعفری در نقش «کاترین، سوگلی»
به دلیل اینکه قرارداد کاری دیگری داشتهاند به پایان رسید.»
ساخت این مجموعه با 34 بازیگر اصلی و گروهی شامل 200 نفر و با پیشتولید
حدود پنج ماه برای طراحی و ساخت دکور و همچنین طراحی و دوخت لباس از مهرماه
سال 88 آغاز شده و حدود شش ماه دیگر ادامه خواهد داشت.
سریال «قهوه تلخ» از 23 شهریورماه و با برنامه هر هفته سه قسمت در یک بسته از طریق فروشگاههای معتبر سراسر کشور عرضه میشود.
به گزارش تهران امروز، احتمالا همه آنهایی که چندین سال پیاپی در سیما مجموعه های تلویزیونی مهران مدیری را دنبال می کردند، از سه شنبه گذشته به نزدیک ترین بقالی محل سری زده اند تا جدید ترین مجموعه او «قهوه تلخ» را بخرند.
مجموعه ای که ابتدا قرار بود در تلویزیون پخش شود که به
دلایل متناقضی که چندین بار اعلام شد، پخش نشد. اما حالا که این مجموعه در
سراسر کشور با تبلیغات بسیار وسیع پخش شده، خبر می آید که «قهوه تلخ» در
نخستین روز پخش 500 هزار نسخه فروخته است. این مجموعه به صورت «تک دی وی
دی» یا «سه سی دی» عرضه می شود و قیمت آن هم 2500 تومان است. خبر فروش 500
هزار نسخه ای در یک روز را سایت رسمی «قهوه تلخ» هم تایید کرده است. با این
اوصاف اگر ضرب و تقسیم ساده ای بکنیم فروش یک روز این مجموعه دقیقا برابر
است با یک میلیارد و 250 میلیون تومان. از طرف دیگر گفته می شود تیراژ پخش
این مجموعه در هر فصل به دو میلیون نسخه خواهد رسید. پس باز هم سر انگشتی
حساب کنیم. دو میلیون ضرب در 2500 تومان مساوی است با پنج میلیارد تومان.
برای پیگیری موضوع سری به سوپرمارکتی پشت روزنامه می زنیم. همه فیلم هایی
را که به تازگی در شبکه سینمای خانگی توزیع شده اند مرتب و منظم روی میز
چیده است.
سریال «قهوه تلخ» را هم آن جلو گذاشته که یکی، دو تا
بیشتر ازش نمانده است. «فروشش چطور است؟» ما می پرسیم و او جواب می دهد:
«عالی. می بینید که! چند تایی بیشتر نمانده است.» تا می فهمد از روزنامه
آمده ایم، خودش را جمع وجور می کند. هرطور شده راضی می شود به چند سوال
دیگر هم جواب دهد. می گوید: «ما این سریال را دانه ای 1800 تومن می خریم.»
یعنی هفتصد تومان در هر مجموعه سود می کنند. ضرب و تقسیم ها رفته رفته سخت
تر می شوند. اگر بقالی ها 1800 تومن می خرند، برای شرکت های توزیع کننده
چند تمام می شود؟ در این باره هم جست وجو بی فایده است. هیچ خبر رسمی ای در
این باره منتشر نشده است. تنها اخباری که به طور رسمی درباره شرکت الوند
منتشر شده در همان سایت رسمی «قهوه تلخ» است: « 9 شعبه در سراسر کشور، 30
نماینده در سراسر کشور، تحت پوشش قراردادن 40000 فروشگاه خرده فروشی و عمده
فروشی در سراسر کشور، همکاری با تمامی فروشگاه های زنجیره ای در کشور
و...» ضرب و تقسیم دارد سخت تر و سخت تر می شود.
در اوایل روزهای
سال 89 بود که خبری توسط سایت جهان منتشر شد با این مضمون که در آخرین جلسه
ای که برای توافق میان مدیران شبکه سوم سیما و تهیه کنندگان این سریال
برگزار شد، ظاهرا از طرف مدیر شبکه سوم سیما رقم سه ونیم میلیارد تومان
برای خرید این سریال پیشنهاد شد اما برادران آقاگلیان به رغم رقم مذکور،
دیگر درآمدهای حاصل از پخش این سریال را هم خواسته بودند که پذیرفته نشد.
با فرض درست بودن این خبر، میزان هزینه ای که برای ساخت این سریال صرف شده
تقریبا مبلغی حدود سه میلیارد تومان یا کمی کمتر و بیشتر است. راستی اگر
حساب و کتاب سختتان نیست، حساب کنید که در پایان پخش 30 بسته ای (شامل
90قسمت) این سریال چند تومان این ور و آن ور می شود؟ این مجموعه که توسط
شرکت پخش الوند توزیع می شود طبق برنامه ریزی به صورت هر هفته سه قسمت
توزیع خواهد شد. اینکه تهیه کنندگان این سریال چقدر از فروش این مجموعه سود
می برند به هیچ کس ربطی ندارد اما آیا نمی توان میزان گردش مالی کل این
مجموعه را مثلا با بودجه فرهنگی کل یک استان مقایسه کرد؟ حالا حساب کنید
گردش مالی مجموعه قهوه تلخ پس از فروش 30 قسمت چقدر است و چند درصد از
بودجه فرهنگی کل کشور است.
شاهکاری از قصاید سعدی؛ مناجات و منقبت
شکر و سپاس و منّت و عزّت خدای را پروردگار خلق و خداوند کبریا
دادار غیب دان و نگهدار آســــمان رزاق بندهپرور و خلاق رهنما
اقرار میکند دو جهان بر یگانگیش یکتا و پشت عالمیان بر درش دوتا
گوهر ز سنگ خاره کند، لعل از صدف فرزند آدم از گل و برگ گل از گیا
سبحان من یمیت و یحیی و لاالــه الا هوالذی خلق الارض و السما
باری، ز سنگ، چشمهی آب آورد پدید باری از آب چشمه کند سنگ در شتا
دریای لطف اوست و گرنه سحاب کیست تا بر زمین مشرق و مغرب کند سخا؟
انشاتنا بلطفک یا صانع الوجود فاغفرلنا بفضلک یا سامع الدعا
ارباب شوق در طلبت بیدلند و هوش اصحاب فهم در صفتت بیسرند و پا
شبهای دوستان تو را انعمالصباح وان شب که بی تو روز کنند اظلمالمسا
یاد تو روحپرور و وصف تو دلفریب نام تو غمزدای و کلام تو دلــربا
بیسکهی قبول تو، ضرب عمل دغل بیخاتم رضای تو، سعی امل هبا
جایی که تیغ قهر برآرد مهابتت ویران کند به سیل عرم جنت سبا
شاهان بر آستان جلالت نهاده سر گردنکشان مطاوع و کیخسروان گدا
گر جمله را عذاب کنی یا عطا دهی کس را مجال آن نهکه اینچون و آنچرا
در کمترین صنع تو مدهوش ماندهایم ما خود کجا و وصف خداوند آن کجا؟
خواهندگان درگه بخشایش تواند سلطان در سرادق و درویش در عبا
آن دست بر تضرع و این روی بر زمین آن چشم بر اشارت و این گوش بر ندا
مردان راهت از نظر خلق در حجاب شب در لباس معرفت و روز در قبا
چندین هزار سکّهی پیغمبری زده اول به نام آدم و آخر به مصطفی
در نعت او زبان فصاحت که را رسد؟ خود پیش آفتاب چه پرتو دهد سها؟
یارب به دست او که قمر زان دو نیم شد تسبیح گفت در کف میمون او حصا
کافتادگان شهوت نفسیم دست گیر ارفق بمن تجاوز واغفر لمن عصا
کس را چه زور و زهره که وصف علی کند؟ جبار در مناقب او گفته هل اتی
زورآزمای قلعهی خیبر که بند او در یکدگر شکست به بازوی لافتی
مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا
شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا
دیباچهی مروّت و سلطان معرفت لشکر کش فتوّت و سردار اتقیا
فردا که هرکسی به شفیعی زنند دست ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
پیغمبر، آفتاب منیرست در جهان وینان ستارگان بزرگند و مقتدا
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه یارب به خون پاک شهیدان کربلا
دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست ای نام اعظمت در گنجینهی شفا
گر خلق تکیه بر عمل خویش کردهاند ما را بسست رحمت و فضل تو متّکا
یارب خلاف امر تو بسیار کردهایم و امّید بسته از کرمت عفو مامضی
چشم گناهکار بود بر خطای خویش ما را ز غایت کرمت چشم در عطا
عدلست اگر عقوبت ما بیگنه کنی لطفست اگر کشی قلم عفو بر خطا
یارب قبول کن به بزرگیّ و فضل خویش کان را که رد کنی نبود هیچ ملتجا
ما را تو دست گیر و حوالت مکن به کس الا الیک حاجت درماندگان فلا
اولیتر آنکه هم تو بگیری به لطف خویش دستی، وگرنه هیچ نیاید ز دست ما
کاری به منتها نرسانیده در طلب بردیم روزگار گرامی به منتها
فیالجمله دستهای تهی بر تو داشتیم خود دست جز تهی نتوان داشت بر خدا
یا دولتاه اگر به عنایت کنی نظر واخجلتاه اگر به عقوبت دهد جزا
ای یار جهد کن که چو مردان قدم زنی ور پای بستهای به دعا دست برگشا
کس را به خیر و طاعت خویش اعتماد نیست آن بیبصر بود که کند تکیه بر عصا
گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ گوید بکش که مال سبیلست و جان فدا
ما را به نوشداروی دشمن امید نیست وز دستدوست گر همه زهرست مرحبا
ای پای بست عمر تو، بر رهگذار سیل چندین امل چه پیش نهی، مرگ در قفا؟
پهلوی تن ضعیف کند پشت دل قوی صیدی که در ریاض ریاضت کند چرا
چون شادمانی و غم دنیا مقیم نیست فرعون کامران به و ایّوب مبتلا
امثال ما به سختی و تنگی نمردهاند ما خود چه لایقیم به تشریف اولیا؟
غم نیست زخم خوردهی راه خدای را دردی چه خوش بود که حبیبش کند دوا
عمرت برفت و چارهی کاری نساختی اکنون که چاره نیست به بیچارگی بیا
کردار نیک و بد به قیامت قرین توست آن اختیار کن که توان دیدنش لقا
گویی کدام سنگدل این پند نشنود بر کوه خوان که باز به گوش آیدت صدا
نااهل را نصیحت سعدی چندانکه هست گفتیم اگر به سرمه تفاوت کند عمی
اگه یه بار همه 20 واحد رو توی یه ترم افتادین! ......... بی خیالش
اگه شما رو با نمره 11.99 مشروط کردن! ......... خوب شده دیگهکتابخانههای عمومی ایران با کمبود شدید کتاب جدید روبرو هستند. تمایل به عضویت در این کتابخانهها و مراجعه به آنها نیز بسیار اندک است. ایران به لحاظ تعداد اعضای کتابخانههایش در قعر جدولهای جهانی قرار دارد.
به رغم ادعاهای اغراقآمیزی که گاهی در مورد وضعیت کتاب و کتابخوانی در ایران میشود شرایط چنان ناامیدکننده است که حتا در آمار رسمی نیز منعکس میشود. کم رغبتی جمعیت ۵۳ میلیونی ایرانیان باسواد به مطالعه، در تیراژ نازل کتابها قابل مشاهده است. کمکاری و کمتوجهی مسئولان را نیز میتوان در وضعیت کتابخانهها دید.
هدفهای دور از دسترس
مطابق سند چشماندازی که سیاستهای کلان جمهوری اسلامی را مشخص میکند، اعضای کتابخانههای عمومی ایران باید تا سال ۱۴۰۴ به ۲۰ میلیون نفر رسیده باشد. برای رسیدن به چنین موقعیتی لازم است استفاده کنندگان از کتابخانههای عمومی تقریبا ۲۰ برابر شوند و تعداد کتابخانهها و امکاناتشان نیز به همان نسبت افزایش یابد. با وضعیت امروز، و با توجه به تجربهی سالهای اخیر، دست یافتن به چنین هدفی اگر غیرممکن نباشد به یک معجزه نیاز دارد.
منصور واعظی، رییس نهاد کتابخانههای عمومی کشور سال ۸۶ گفته است باید تا آخر سال ۸۸ تعداد اعضای کتابخانههای ایران به سه میلیون نفر برسد.
مطابق آماری که همین نهاد منتشر کرده درصد افزایش اعضای کتابخانهها در سال ۸۶، ۴ / ۱ درصد و در سال ۸۷ که سالی استثنایی به شمار میرود حدود ۸ درصد بوده است. این نهاد تعداد اعضای کتابخانههای سراسر کشور تا پایان سال ۸۷، یک میلیون و ۷۶ هزار نفر اعلام کرده است.
فاصلهی شعار و تخیل با واقعیت
اسفند ماه سال ۸۷ سازمان فرهنگی شهرداری تهران اعلام کرد که این شهر نامزد دریافت عنوان «پایتخت کتاب جهان» یونسکو شده است. تهران به لحاظ زیرساختها و وضعیت کتابخانهها و کتابخوانی هیچ بختی برای برگزیده شدن ندارد، اما خوشبینی مسئولان به دلیل انتخاب منطقهای شهرها به این عنوان است. تهران به عنوان پایتخت و ویترین فرهنگی ایران با ۶۷ / ۰ مترمربع فضای کتابخانهای و ۱۲ کتاب به ازای هر یکصد نفر فقیرترین استان کشور است.
جمهوری اسلامی میخواهد تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی یکی از پانزده کشور برتر جهان در زمینه کتابخوانی و کتابداری باشد. با نگاهی به وضعیت برلین، به عنوان پایتخت یکی از این پانزده کشور مشخص میشود که این هدف در تخیل هم چندان دست یافتنی نیست.
جمهوری اسلامی میخواهد تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی یکی از پانزده کشور برتر جهان در زمینه کتابخوانی و کتابداری باشد. جمهوری اسلامی میخواهد تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی یکی از پانزده کشور برتر جهان در زمینه کتابخوانی و کتابداری باشد. کتابخانه شهر برلین، با حدود سه میلیون و ۴۳۱ هزار نفر جمعیت، ۲۲ میلیون و ۸۰۰ هزار جلد کتاب و سند را در خود جا داده و تنها کتابخانه پایتخت آلمان نیست. کتابخانههای تهران با ۱۲ میلیون جمعیت روی هم رفته یک میلیون و ۳۴۲ هزار کتاب دارند. به نظر میرسد هدفهایی که جمهوری اسلامی در این زمینه برای خود تعیین و اعلام میکند هیچ ارتباطی با واقعیت و امکانات موجود نداشته باشند.
فقر کتابخانه ها
تازهترین آماری که از سوی نهاد کتابخانههای عمومی کشور منتشر شده، نشان میدهد کتابخانههای ایران با استانداردهای جهانی فاصلهای نجومی دارند. مطابق معیارهای پیشنهادی «اتحادیه بین المللی انجمنهای کتابداری» (آیفلا IFLA) در کشورهای در حال توسعه باید به ازای هر باسواد حداقل یک و نیم جلد کتاب در کتابخانههای عمومی وجود داشته باشد. با این حساب لازم است بیش از ۷۹ میلیون جلد کتاب در قفسهی کتابخانههای ایران جا بگیرد تا کشور به کمترین میزان پیشنهاد شده برای کشورهای در حال توسعه برسد. این تعداد تا پایان سال ۸۷ حدود ۱۶ میلیون جلد گزارش شده است.
تعداد کل کتابخانههایی که زیرپوشش نهاد یاد شده قرار دارند، ۱۷۰۶ باب بیشتر نیست. حاج مومنی مدیر روابط عمومی نهاد کتابخانههای عمومی در گفتوگویی که ۲۵ تیرماه ۸۸ در روزنامهی خراسان منتشر شد، تعداد کتابخانهها را ۱۸۰۰ و تعداد کتابهای موجود در آنها را ۱۹ میلیون نسخه اعلام کرد. این ادعا با آماری که پایگاه اینترنتی نهاد منتشر کرده همخوان نیست و حتا در صورت صحت نیز ۶۰ میلیون جلد کمتر از پیشنهاد «آیفلا» است.
کتابخانهی ملی در تهران کتابخانهی ملی در تهراندر سال جاری بودجهی کتابخانههای عمومی افزایش یافته و قرار است بخشی از آن به خرید کتاب اختصاص یابد. اما سیاستگذاران فرهنگی، به ویژه در دولت نهم نشان دادهاند که در تجهیز کتابخانهها به نیاز و سلیقهی عموم مردم توجهی ندارند.
اولویت با کتابها و ناشران مذهبی است
وزارت ارشاد هر ساله تعدادی از کتابهای تازه منتشر شده را میخرد و به مراکز عمومی هدیه میکند. نحوهی انتخاب این کتابها همیشه با اعتراضهایی روبرو بوده است.
جعفر همایی، مدیر نشر نی، سال ۸۶ در نامهای به معاون فرهنگی وزارت ارشاد «رویه خرید کتاب را ناعادلانه و شبههناک» خواند و انصراف خود را از فروش کتابهایش به این وزارتخانه اعلام کرد. همایی با اشاره به فهرست خرید کتابهای وزارت ارشاد مینویسد «سمتگیری هیات خرید ترجیح کتابهای مذهبی به سایر کتابها و ترجیح ناشران مذهبی به سایر ناشران را به وضوح نشان میدهد.»
بر اساس مصوبه شورای انقلاب فرهنگی وزارت ارشاد باید کتابهایی را بخرد «که در جهت اعتلای فرهنگ، ارتقای سطح دانش و تعمیق مبانی و ارزشهای انقلاب اسلامی باشند.» در سالهای اخیر توجه به معیار سوم بیشتر بوده است. میزان خرید کتاب نیز درصدی از تیراژ است. به این ترتیب کتابهای ادبی که بسیاری از آنها در تیراژ هزار و دو هزار تایی منتشر میشوند، اگر هم خریداری شوند به بخش بسیار کوچکی از کتابخانهها میرسند.
تصفیه کتابخانهها
محمد حسین صفار هرندی، وزیر سابق ارشاد محمد حسین صفار هرندی، وزیر سابق ارشادآمار و گزارشهای گوناگون حکایت از آن دارد که آثار داستانی پرخوانندهترین کتابها هستند. کتابخانههای عمومی از این نظر برای اغلب کتابخوانهاجاذبهی زیادی ندارند. بخش بزرگی از کتابهایی که نهادها دولتی در اختیار کتابخانهها میگذارند، کتابهای دینی و تبلیغات مذهبی است. در حالی که آثار داستانی تازه منتشر شده به ندرت به کتابخانهها راه پیدا میکنند در سه دههی گذشته بسیاری از اثار موجود در قفسهها نیز جمعآوری شدهاند.
موج جدیدی از این «پاکسازیها» با روی کار آمدن دولت نهم آغاز شد. اواخر سال ۸۶ منصور واعظی، خبر از جمعآوری کتابهایی داد که به گفتهی او «ارزش منفی دارند و در گذشته وارد کتابخانهها شدهاند.» این اقدامی است که پیشتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی محمد حسین صفارهرندی نیز انجام آن را وعده داده بود. این کار سال گذشته ادامه پیدا کرد و به جمعآوری کتابهایی انجامید که وزارت ارشاد آنها را «مضر» خوانده است.
افزایش تحصیلات، کاهش کتاب خواندن
کمبود کتابهای جدید از جمله دلایلی است که استفاده از کتابخانه را محدود کرده است. بسیاری از شهروندان از کتابخانه به عنوان محلی برای مطالعهی کتابهای درسی و کمک درسی استفاده میکنند. بی دلیل نیست که بیش از نیمی از کل اعضای کتابخانههای عمومی را جوانانی تشکیل میدهند که در مقطع تحصیلی متوسطه هستند.
آمار موجود از ترکیب اعضای کتابخانهها به تفکیک مقطع تحصیلی، نشان میدهد از دورهی کاردانی تعداد اعضا به شدت کاهش مییابد. تا پایان سال ۸۷، در برابر۵۴۰ هزار عضوی که دوران تحصیل متوسطه را میگذراندند، اعضایی که در دورهی دکترا درس میخواندند، در کل کشور حدود ۳۴۰۰ نفر بیشتر نبودهاند.
یکی از راههای محاسبه میزان کتابخوانی، با توجه به نسبت جمعیت باسواد با شمارگان و تعداد صفحههای کتابهای منتشر شده صورت میگیرد. در این مورد نقش کتابهایی که امانت گرفته شده اما خوانده نشدهاند یا کتابهایی، مانند دیوان حافظ یا کتابهای دعا، که گاهی تورق میشوند، نامشخص است.
برابر آمار رسمی، هر عضو کتابخانه در سال ۸۷ به طور متوسط ۱۹ جلد کتاب امانت گرفته، در حالی که متوسط کتابهای مطالعه شده برای هر فرد باسواد، ۳ کتاب در سال بیشتر نیست. اولویتهای موضوعی مطالعه کنندگان با ۵۸ درصد رمان و داستان عنوان شده است. پس از آن کتابهای دینی قرار دارد و در ردیف سوم قرآن و کتابهای دعا با حدود ۵۰ درصد جا میگیرد.
سرانهی مطالعه
نهاد کتابخانههای عمومی برمبنای تحقیقی که آذر و دی ماه سال ۸۷ انجام شد، ادعا میکند که سرانه مطالعهی کتابهای غیر درسی به نسبت ده سال پیش سه برابر شده و به ۱۸ دقیقه در روز رسیده است. این آمار معترضان بسیاری حتا در میان مسئولان دولت در کتابخانههای مهم کشور دارد.
: رئیس کتابخانه ملی، علی اکبر اشعری اردیبهشت سال ۸۷ سرانه کتابخوانی ایرانیان را ۶ دقیقه در شبانه روز اعلام کرد و گفت حدود دو سوم این میزان نیز به مطالعه کتابهای درسی مربوط میشود. مطابق گزارش یاد شده ۵۰ درصد از باسوادان گفتهاند که در یک سال گذشته کتابهای غیر درسی هم مطالعه کردهاند.
همزمان با انتشار این گزارش خبرگزاری مهر ۱۴ اسفند ۸۷ از قول حجتالاسلام رسول جعفریان رئیس کتابخانه مجلس نقل کرد که «حدود ۹۵ درصد از مردم ایران کتابخوان نیستند.»
شواهد نشان میدهد، سخنان رئیس کتابخانه مجلس در مورد کتابخوان نبودن ایرانیان اغراق آمیز است. در ایران جوانان زیر سی سال بیشترین سهم در مطالعه را دارند. نسبت معکوس سرانهی مطالعه با افزایش سن شهروندان میتواند به علت مشغلههای گوناگونی باشد که فرصت کتاب خواندن را از مردم میگیرد.
با توجه به هزینهی زندگی در شهرهای بزرگ و درآمد ناچیزی که اغلب مردم دارند داشتن دو و گاهی سه شغل امر نادری نیست. تیراژ کتاب در زمانی که جمعیت و تعداد باسوادان کمتر از نصف امروز بود به مراتب بیشتر بوده. درست است که بخشی از کاهش تیراژ به افزایش عنوان کتابهای منتشر شده مربوط میشود، اما برای رونق کتابخوانی باید پولی برای خرید کتاب و فرصتی برای خواندن آن نیز وجود داشته باشد.