خودمونی!

همه چی!

خودمونی!

همه چی!

کتاب و کتابخوانی

کتاب‌خانه‌های عمومی ایران با کمبود شدید کتاب جدید روبرو هستند. تمایل به عضویت در این کتاب‌خانه‌ها و مراجعه به آنها نیز بسیار اندک است. ایران به لحاظ تعداد اعضای کتابخانه‌هایش در قعر جدول‌های جهانی قرار دارد.
 

به رغم ادعاهای اغراق‌آمیزی که گاهی در مورد وضعیت کتاب و کتاب‌خوانی در ایران می‌شود شرایط چنان ناامیدکننده است که حتا در آمار رسمی نیز منعکس می‌شود. کم رغبتی جمعیت ۵۳ میلیونی ایرانیان باسواد به مطالعه، در تیراژ نازل کتاب‌ها قابل مشاهده است. کم‌کاری و کم‌توجهی مسئولان را نیز می‌توان در وضعیت کتابخانه‌ها دید.

 

هدف‌های دور از دسترس

 

مطابق سند چشم‌اندازی که سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی را مشخص می‌کند، اعضای کتاب‌خانه‌های عمومی ایران باید تا سال ۱۴۰۴ به ۲۰ میلیون نفر رسیده باشد. برای رسیدن به چنین موقعیتی لازم است استفاده کنندگان از کتابخانه‌های عمومی تقریبا ۲۰ برابر شوند و تعداد کتابخانه‌ها و امکاناتشان نیز به همان نسبت افزایش یابد. با وضعیت امروز، و با توجه به تجربه‌ی سال‌های اخیر، دست یافتن به چنین هدفی اگر غیرممکن نباشد به یک معجزه نیاز دارد.

 
  منصور واعظی، رییس نهاد کتاب‌خانه‌های عمومی کشور سال ۸۶ گفته است باید تا آخر سال ۸۸ تعداد اعضای کتابخانه‌های ایران به سه میلیون نفر برسد.

 

مطابق آماری که همین نهاد منتشر کرده درصد افزایش اعضای کتابخانه‌ها در سال ۸۶، ۴ / ۱ درصد و در سال ۸۷ که سالی استثنایی به شمار می‌رود حدود ۸ درصد  بوده است. این نهاد تعداد اعضای کتاب‌خانه‌های سراسر کشور تا پایان سال ۸۷، یک میلیون و ۷۶ هزار نفر اعلام کرده است.

 

فاصله‌ی شعار و تخیل با واقعیت

 

اسفند ماه سال ۸۷ سازمان فرهنگی شهرداری تهران اعلام کرد که این شهر نامزد دریافت عنوان «پایتخت کتاب جهان» یونسکو شده است. تهران به لحاظ زیرساخت‌ها و وضعیت کتاب‌خانه‌ها و کتاب‌خوانی هیچ بختی برای برگزیده شدن ندارد، اما خوشبینی مسئولان به دلیل انتخاب منطقه‌ای شهرها به این عنوان است. تهران به عنوان پایتخت و ویترین فرهنگی ایران با ۶۷ / ۰ مترمربع فضای کتاب‌خانه‌ای و ۱۲ کتاب به ازای هر یکصد نفر فقیرترین استان کشور است.

 

جمهوری اسلامی می‌خواهد تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی یکی از پانزده کشور برتر جهان در زمینه کتاب‌خوانی و کتابداری باشد. با نگاهی به وضعیت برلین، به عنوان پایتخت یکی از این پانزده کشور مشخص می‌شود که این هدف در تخیل هم چندان دست یافتنی نیست.

 

جمهوری اسلامی می‌خواهد تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی یکی از پانزده کشور برتر جهان در زمینه کتاب‌خوانی و کتابداری باشد.   جمهوری اسلامی می‌خواهد تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی یکی از پانزده کشور برتر جهان در زمینه کتاب‌خوانی و کتابداری باشد. کتاب‌خانه شهر برلین، با حدود سه میلیون و ۴۳۱ هزار نفر جمعیت، ۲۲ میلیون و ۸۰۰ هزار جلد کتاب و سند را در خود جا داده و تنها کتابخانه پایتخت آلمان نیست. کتابخانه‌های تهران با ۱۲ میلیون جمعیت روی هم رفته یک میلیون و ۳۴۲ هزار کتاب دارند. به نظر می‌رسد هدف‌هایی که جمهوری اسلامی در این زمینه برای خود تعیین و اعلام می‌کند هیچ ارتباطی با واقعیت و امکانات موجود نداشته باشند.

 

فقر کتابخانه ها

 

تازه‌ترین آماری که از سوی نهاد کتاب‌خانه‌های عمومی کشور منتشر شده، نشان می‌دهد کتاب‌خانه‌های ایران با استانداردهای جهانی فاصله‌ای نجومی دارند. مطابق معیارهای پیشنهادی «اتحادیه بین المللی انجمن‌های کتابداری» (آیفلا IFLA) در کشورهای در حال توسعه باید به ازای هر باسواد حداقل یک و نیم جلد کتاب در کتابخانه‌های عمومی وجود داشته باشد. با این حساب لازم است بیش از ۷۹ میلیون جلد کتاب در قفسه‌ی کتاب‌خانه‌های ایران جا بگیرد تا کشور به کمترین میزان پیشنهاد شده برای کشورهای در حال توسعه برسد. این تعداد تا پایان سال ۸۷ حدود ۱۶ میلیون جلد گزارش شده است.

 

تعداد کل کتاب‌خانه‌هایی که زیرپوشش نهاد یاد شده قرار دارند، ۱۷۰۶ باب بیشتر نیست. حاج مومنی مدیر روابط عمومی نهاد کتابخانه‌های عمومی در گفت‌وگویی که ۲۵ تیرماه ۸۸ در روزنامه‌ی خراسان منتشر شد، تعداد کتاب‌خانه‌ها را ۱۸۰۰ و تعداد کتاب‌های موجود در آنها را ۱۹ میلیون نسخه اعلام کرد. این ادعا با آماری که پایگاه اینترنتی نهاد منتشر کرده همخوان نیست و حتا در صورت صحت نیز ۶۰ میلیون جلد کمتر از پیشنهاد «آیفلا» است.

 

کتابخانه‌ی ملی در تهران  کتابخانه‌ی ملی در تهراندر سال جاری بودجه‌ی کتابخانه‌های عمومی افزایش یافته و قرار است بخشی از آن به خرید کتاب اختصاص یابد. اما سیاست‌گذاران فرهنگی، به ویژه در دولت نهم نشان داده‌اند که در تجهیز کتابخانه‌ها به نیاز و سلیقه‌ی عموم مردم توجهی ندارند.

 

اولویت با کتاب‌ها و ناشران مذهبی است

 

وزارت ارشاد هر ساله تعدادی از کتاب‌های تازه منتشر شده را می‌خرد و به مراکز عمومی هدیه می‌کند. نحوه‌ی انتخاب این کتاب‌ها همیشه با اعتراض‌هایی روبرو بوده است.

 

جعفر همایی، مدیر نشر نی، سال ۸۶ در نامه‌ای به معاون فرهنگی وزارت ارشاد «رویه خرید کتاب را ناعادلانه و شبهه‌ناک» خواند و انصراف خود را از فروش کتاب‌هایش به این وزارتخانه اعلام کرد. همایی با اشاره به فهرست خرید کتاب‌های وزارت ارشاد می‌نویسد «سمت‌گیری هیات خرید ترجیح کتاب‌های مذهبی به سایر کتاب‌ها و ترجیح ناشران مذهبی به سایر ناشران را به وضوح نشان می‌دهد.»

 

بر اساس مصوبه شورای انقلاب فرهنگی وزارت ارشاد باید کتاب‌هایی را بخرد «که در جهت اعتلای فرهنگ، ارتقای سطح دانش و تعمیق مبانی و ارزش‌های انقلاب اسلامی باشند.» در سال‌های اخیر توجه به معیار سوم بیشتر بوده است. میزان خرید کتاب نیز درصدی از تیراژ است. به این ترتیب کتاب‌های ادبی که بسیاری از آنها در تیراژ هزار و دو هزار تایی منتشر می‌شوند، اگر هم خریداری شوند به بخش بسیار کوچکی از کتاب‌خانه‌ها می‌رسند.

 

 تصفیه کتابخانه‌ها

 

محمد حسین صفار هرندی، وزیر سابق ارشاد محمد حسین صفار هرندی، وزیر سابق ارشادآمار و گزارش‌های گوناگون حکایت از آن دارد که آثار داستانی پرخواننده‌ترین کتاب‌ها هستند. کتاب‌خانه‌های عمومی از این نظر برای اغلب کتاب‌خوان‌ها‌جاذبه‌ی زیادی ندارند. بخش بزرگی از کتاب‌هایی که نهادها دولتی در اختیار کتاب‌خانه‌ها می‌گذارند، کتاب‌های دینی و تبلیغات مذهبی است. در حالی که آثار داستانی تازه منتشر شده به ندرت به کتابخانه‌ها راه پیدا می‌کنند در سه دهه‌ی گذشته بسیاری از اثار موجود در قفسه‌ها نیز جمع‌آوری شده‌اند.

 

موج جدیدی از این «پاک‌سازی‌ها» با روی کار آمدن دولت نهم آغاز شد. اواخر سال ۸۶ منصور واعظی، خبر از جمع‌آوری کتاب‌هایی داد که به گفته‌ی او «ارزش منفی دارند و در گذشته وارد‎ ‎کتاب‌خانه‌ها شده‌اند.» این اقدامی است که پیشتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی محمد حسین صفارهرندی نیز انجام آن را وعده داده بود. این کار سال گذشته ادامه پیدا کرد و به جمع‌آوری کتاب‌هایی انجامید که وزارت ارشاد آنها را «مضر» خوانده است.

 

افزایش تحصیلات، کاهش کتاب خواندن

 

کمبود کتاب‌های جدید از جمله دلایلی است که استفاده از کتابخانه را محدود کرده است. بسیاری از شهروندان از کتابخانه به عنوان محلی برای مطالعه‌ی کتاب‌های درسی و کمک درسی استفاده می‌کنند. بی دلیل نیست که بیش از نیمی از کل اعضای کتابخانه‌های عمومی را جوانانی تشکیل می‌دهند که در مقطع تحصیلی متوسطه هستند.

 

  آمار موجود از ترکیب اعضای کتاب‌خانه‌ها به تفکیک مقطع تحصیلی، نشان می‌دهد از دوره‌ی کاردانی تعداد اعضا به شدت کاهش می‌یابد. تا پایان سال ۸۷، در برابر۵۴۰ هزار عضوی که دوران تحصیل متوسطه را می‌گذراندند، اعضایی که در دوره‌ی دکترا درس می‌خواندند، در کل کشور حدود ۳۴۰۰ نفر بیشتر نبوده‌اند.

 

یکی از راه‌های محاسبه میزان کتابخوانی، با توجه به نسبت جمعیت باسواد با شمارگان و تعداد صفحه‌های کتاب‌های منتشر شده صورت می‌گیرد. در این مورد نقش کتاب‌هایی که امانت گرفته شده اما خوانده نشده‌اند یا کتاب‌هایی، مانند دیوان حافظ یا کتاب‌های دعا، که گاهی تورق می‌شوند، نامشخص است.

 

برابر آمار رسمی، هر عضو کتابخانه در سال ۸۷ به طور متوسط ۱۹ جلد کتاب امانت گرفته، در حالی که متوسط کتاب‌های مطالعه شده برای هر فرد باسواد، ۳ کتاب در سال بیشتر نیست. اولویت‌های موضوعی مطالعه کنندگان با ۵۸ درصد رمان و داستان عنوان شده است. پس از آن کتاب‌های دینی قرار دارد و در ردیف سوم قرآن و کتاب‌های دعا با حدود ۵۰ درصد جا می‌گیرد.

 

سرانه‌ی مطالعه

 

نهاد کتابخانه‌های عمومی برمبنای تحقیقی که آذر و دی ماه سال ۸۷ انجام شد، ادعا می‌کند که سرانه مطالعه‌ی کتاب‌های غیر درسی به نسبت ده سال پیش سه برابر شده و به ۱۸ دقیقه در روز رسیده است. این آمار معترضان بسیاری حتا در میان مسئولان دولت در کتاب‌خانه‌های مهم کشور دارد.

 :  رئیس کتابخانه ملی، علی اکبر اشعری اردیبهشت سال ۸۷ سرانه کتاب‌خوانی ایرانیان را ۶ دقیقه در شبانه روز اعلام کرد و گفت حدود دو سوم این میزان نیز به مطالعه کتاب‌های درسی مربوط می‌شود. مطابق گزارش یاد شده ۵۰ درصد از باسوادان گفته‌اند که در یک سال گذشته کتاب‌های غیر درسی هم مطالعه کرده‌اند.

 

همزمان با انتشار این گزارش خبرگزاری مهر ۱۴ اسفند ۸۷ از قول حجت‌الاسلام رسول جعفریان رئیس کتابخانه مجلس نقل کرد که «حدود ۹۵ درصد از مردم ایران کتاب‌خوان نیستند.»

 

شواهد نشان می‌دهد، سخنان رئیس کتاب‌خانه مجلس در مورد کتاب‌خوان نبودن ایرانیان اغراق آمیز است. در ایران جوانان زیر سی سال بیشترین سهم در مطالعه را دارند. نسبت معکوس سرانه‌ی مطالعه با افزایش سن شهروندان می‌تواند به علت مشغله‌های گوناگونی باشد که فرصت کتاب خواندن را از مردم می‌گیرد.

 

با توجه به هزینه‌ی زندگی در شهرهای بزرگ و درآمد ناچیزی که اغلب مردم دارند داشتن دو و گاهی سه شغل امر نادری نیست. تیراژ کتاب در زمانی که جمعیت و تعداد باسوادان کمتر از نصف امروز بود به مراتب بیشتر بوده. درست است که بخشی از کاهش تیراژ به افزایش عنوان کتاب‌های منتشر شده مربوط می‌شود، اما برای رونق کتاب‌خوانی باید پولی برای خرید کتاب و فرصتی برای خواندن آن نیز وجود داشته باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد